نویسنده: مهران پورپشنگ (کشیش کلیسای ایرانیان شادی در جنوب کالیفرنیا)
مقدمه
نظریه تکامل داروین همواره با نقدها و چالشهای فراوانی روبرو بوده است. یکی از اصلیترین انتقاداتی که به این نظریه وارد میشود، مربوط به جهشهای ژنتیکی است. دانشمندان مخالف نظریه تکامل معتقدند که جهشهای ژنتیکی میتوانند خطرناک و حتی مرگبار باشند. در این مقاله به بررسی این انتقادات و مشکلات مرتبط با تکامل از طریق جهشهای ژنتیکی و فقدان فسیلهای مورد نیاز برای تایید نظریه داروین خواهیم پرداخت.
جهشهای ژنتیکی و خطرات آن
جهشهای ژنتیکی به تغییرات ناگهانی در ساختار ژنها گفته میشود که میتوانند منجر به تغییرات بزرگ و ناگهانی در بدن موجودات زنده شوند. هرچند که جهشهای ژنتیکی میتوانند منبعی برای تنوع زیستی باشند، اما اغلب نتایج ناخوشایندی به همراه دارند.
جهشهای ژنتیکی، به خصوص آنهایی که تغییرات بزرگی در ساختار ژنها ایجاد میکنند، ناپایدار و غیرقابل پیشبینی هستند. این جهشها میتوانند به اختلالات جدی در عملکرد بدن موجودات زنده منجر شوند. برخی از خطرات اصلی جهشهای ژنتیکی عبارتند از:
ناباروری: بسیاری از جهشهای ژنتیکی میتوانند به تغییرات غیرعادی در دستگاه تولید مثل منجر شوند، که این تغییرات اغلب باعث ناباروری موجود زنده میشوند. ناباروری به معنای عدم توانایی در تولید نسلهای بعدی است که در نهایت میتواند به کاهش جمعیت و حتی انقراض گونه منجر شود.
اختلالات فیزیولوژیکی: جهشهای ژنتیکی ممکن است باعث تغییرات ساختاری و عملکردی در اعضا و سیستمهای بدن شوند. این اختلالات میتوانند به بیماریهای جدی، ناتوانیها و حتی مرگ منجر شوند. برای مثال، جهشهای ژنتیکی در ژنهای خاص میتوانند منجر به بروز بیماریهای ارثی مانند فیبروز کیستیک (ترشحات ریه، لوزالمعده، کبد، روده و دستگاه تناسلی غلیظ و چسبنده میشود)، هموفیلی و دیگر اختلالات ژنتیکی شوند.
کاهش توانایی بقا: موجوداتی که دچار جهشهای ژنتیکی شدهاند، اغلب توانایی کم تری در بقا و رقابت با دیگر موجودات دارند. این کاهش توانایی بقا میتواند به آسانی باعث انقراض جمعیتهایی شود که دارای جهشهای مضر هستند.
جهشهای ژنتیکی و انقراض
واقعیت این است که تغییرات شدید و ناگهانی در ژنها میتوانند باعث انقراض و نابودی گونهها شوند. موجوداتی که دچار جهشهای ژنتیکی مضر شدهاند، معمولاً در محیط طبیعی خود توانایی رقابت و بقا ندارند. این موضوع به ویژه در مواردی که تغییرات بزرگ و ناگهانی در بدن ایجاد میشود، بیشتر مشهود است. به عنوان مثال، اگر یک موجود زنده به طور ناگهانی دارای تغییرات ژنتیکی شود که باعث اختلال در عملکرد اعضای حیاتی بدنش شود، احتمال بقا و تولید مثل آن بسیار کاهش مییابد.
چالشهای مربوط به منشاء حیات
یکی از سختترین آزمونها برای نظریه تکامل، تلاش برای تبیین منشاء حیات و مراحل تکامل حیوانات است. بر اساس نگرش داروین، حیات از طریق تغییرات تدریجی و انتخاب طبیعی به وجود آمده است. اما وقتی میخواهیم مراحل تکامل حیوانی را بررسی کنیم، با مشکلی جدی روبرو میشویم: فقدان فسیلهای اصلی یا همان “حلقههای مفقود شده”. این فسیلها باید نشاندهنده مراحل گذار بین گونههای مختلف باشند که تاکنون یافت نشده اند. بدون این فسیلها، نمیتوان با قاطعیت تایید کرد که یک حیوان در چه زمانهایی و با گذراندن چه مراحلی، دارای بدن و اندامهای فعلی خود شده است.
نقدهای علمی به نظریه تکامل
منتقدان نظریه تکامل معتقدند که این نظریه نمیتواند به طور کامل و جامع توضیح دهد که چگونه جهشهای ژنتیکی و انتخاب طبیعی منجر به ایجاد تنوع گونههای زنده شدهاند. آنها بر این باورند که بسیاری از جنبههای پیچیده حیات، از جمله ساختارهای پیچیده بدن موجودات زنده، نمیتوانند تنها از طریق جهشهای تصادفی و انتخاب طبیعی توضیح داده شوند.
نتیجهگیری
نظریه تکامل همواره با نقدها و چالشهای جدی روبرو بوده است. جهشهای ژنتیکی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی این نظریه، میتوانند خطرناک و مرگبار باشند و تغییرات ناگهانی و بزرگ در بدن موجودات زنده معمولاً به نازایی و مرگ آنها منجر میشود. این واقعیت که تغییرات شدید میتوانند باعث انقراض و نابودی موجودات شوند، انکارنشدنی است. هم چنین، فقدان فسیلهای مورد نیاز برای تایید مراحل تکامل حیوانات، باعث میشود که نتوان با قاطعیت نظریه داروین را تایید کرد.
مطابق قوانین بینالمللی کپی رایت تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات “دفاعیات مسیحی” محفوظ است. درج کامل مقالات “دفاعیات مسیحی” در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.
0 Comments