همانطور که از اسم این پیام مشخص هست در مورد درد و رنج های ماست و اینکه خدا چطور در این درد و رنج ها در کنار ماست و ما را همراهی می کند و اینکه در این مسیر خدا چه کمک هایی به ما می کند. داستان ایوب را حتما بسیاری از شما عزیزان خوانده اید و می دانید که چه اتفاق های تلخ و دردناکی برای ایوب افتاد و در مورد صبر ایوب و از دست دادن فرزندانش می دانیم و در ایوب و کتاب مزامیر می خوانیم که چطور در مورد آه و ناله و درد و رنج های خود صحبت می کنند .داود می گوید که از نالیدن خسته شده ام و هر شب بستر خود را از اشک پر می سازم و تخت خوابم را به گریه تر می سازم . چقدر برای من و شما این اتفاق افتاده است که شب ها در وقت خواب زمانی که سرمان را بر روی بالشت میزاریم به آرامی اشک می ریزیم و شاید پتو هم به روی سرمون بکشیم که کسی صدای گریه های ما را نشنود .ولی ما می توانیم این اشک و ناله را تبدیل به درد و رنجی کنیم که در حضور خدا می کشیم و زمانی که در بستر تنها هستیم به حضور خدا رفته و درد و رنج خود را بیان کنیم و بگوییم که دیگر نمی توانیم تحمل کنیم همانطور که این مزمور نویس به این شکل درد و رنج خودش را بیان می کرد. ممکن است که در ناله های خود به مرحله ای برسیم که مانند مزمور نویس بگوییم که دیگر جانی ندارم و نمی توانم تحمل کنم .اما ما می دانیم که خدایی را داریم که له شد و درد و رنج را تجربه نمود تا در تمام درد و رنج های ما این خدای درد آشنا ما انسانهای دردمند را درک کرده و در این مسیر همراهی و کمک تماید تا عبور کنیم

به همراه: شبان امیر جواد زاده، کشیش دکتر ساسان توسلی
واعظ : شبان دانیا

رهبر پرستش : جواد شاپوری