پاسخ به ادعای برخی از مسلمانان

مه 5, 2025مقالات

پاسخ به ادعای برخی از مسلمانان: نگارش عهد جدید 20 یا 30 سال پس از صعود مسیح به هیچ وجه قابل پذیرش نیست!

نویسنده: مهران پورپشنگ (کشیش کلیسای ایرانیان شادی در جنوب کالیفرنیا)

مقدمه

در مناظره ها بین مسیحیان با غیر مسیحیان، اعتبار کتاب مقدس اغلب در مرکز بسیاری از بحث‌ها قرار می‌گیرد و پرسش ها و انتقاداتی درباره اعتبار آن مطرح می شوند.

در میان این بحث ها، انتقاداتی که به طور مکرر به ویژه از سوی برخی از مسلمان وارد شده، به صحت عهد جدید مربوط است. محور بحث آنان، فاصله زمانی بین سرگذشت و تعالیم عیسی مسیح و زمان نگارش آن است که معمولاً ۲۰ تا ۳۰ سال پس از صعود مسیح می‌باشد. این گروه از مسلمانان استدلال می کنند که این فاصله زمانی، صحت و اعتبار عهد جدید را مورد تردید قرار داده و آن را تضعیف می کند.

این انتقاد، نه تنها نیازمند پاسخی دقیق و سنجیده است، بلکه زمینه ای را برای طرح سؤالات مهم تر درباره ارزیابی اسناد تاریخی و معیارهای اصالت نسخه های عهد جدید در دوره های مختلف فراهم می آورد. در حوزه دفاعیات مسیحیت، توجه به این انتقادات و سوالات مربوط به ایمان، یک وظیفه ای ضروری است (اول پطرس فصل ۳ آیات ۱۵ – ۱۶). بر اساس تعلیم کتاب مقدس، پاسخگویی به سئوالات و انتقادات امری مهم محسوب می شود.

این مقاله خوانندگان غیر مسیحی را دعوت می کند تا شواهد تاریخی، فرهنگی و متنی را که از اعتبار و صحت عهد جدید پشتیبانی می‌کنند، بررسی کرده، حتی با وجود گذشت سال ها از وقایع تا ثبت آن ها. هم چنین این مقاله مسیحیان را تشویق می کند که به این موضوع، نه صرفاً به عنوان یک باور و ایمان نگاه کنند، بلکه به بررسی دقیق شواهد، شهادت ها و زمینه تاریخی بپردازند.

بنابراین، هدف این مقاله روشن است: نشان دادن این که فاصله قبل از نگارش عهد جدید در واقع صحت آن را تأیید می کند، نه این که از ارزش آن بکاهد. از طریق این کاوش، خوانندگان عزیز را دعوت می کنم تا با دقت و تفکر عمیق به این موضوع نزدیک شوند و شواهد و استدلال های ارائه شده را بررسی کنند.

در این مقاله ثابت خواهم کرد که زمان نگارش عهد جدید، به جای آن که یک نقطه ضعف باشد، در واقع بر اعتبار و صحت متن تأکید می کند. با به کارگیری از تحلیل تاریخی، بررسی متنی و استفاده از اصول ارزیابی شواهد، این مقاله در پی آن است که نشان دهد فاصله ۲۰ تا ۳۰ ساله بین وقوع و ثبت رویدادها نه تنها منطقی، بلکه برای یک اثر از دوران باستان، امری رایج و قابل انتظار است.

در پاسخ به انتقادات برخی از مسلمانان نسبت به زمان بندی عهد جدید، گفتمان و رویکرد این مقاله، مبارزه و تقابل نیست، بلکه مبتنی بر احترام و درک متقابل است.

برای پاسخ به این انتقاد و ارزیابی اعتبار عهد جدید، بایستی به نکات زیر توجه داشت:

درک زمینه تاریخی

آیا واقعاً تاخیر ۲۰ تا ۳۰ ساله از وقوع وقایع تا ثبت آن ها، اعتبار عهد جدید را زیر سئوال می برد؟ آیا این انتقاد با نگارش وقایع ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال پس از رویداد اصلی، برابر است؟

چگونه اعتبار سایر آثار باستانی را که خیلی دیرتر از وقایع توصیف شده، نوشته شده‌اند، سنجیده می شوند؟

آیا این درست است که قرآن و احادیث، از جمله صحیح بخاری، نهج البلاغه و تاریخ طبری سال ها پس از وقایعی که شرح می دهند، گردآوری یا نوشته شده اند؟

در زمینه اسناد تاریخی، گذشت ۲۰ تا ۳۰ سال تا نگارش پس از رویدادها، مدت زمان زیادی به شمار نمی آید. وقتی به خاطر می آوریم که بسیاری از شخصیت های برجسته دوران باستان، سرگذشت زندگی‌شان سال‌ها بعد از مرگ آنان نوشته شده، این فاصله کوتاه بین رویدادهای عهد جدید و زمان نگارش، به عنوان نشانه ای از اعتبار آن می توان تلقی کرد، نه کاهش ارزش آن.

فاصله نسبتاً کوتاه بین وقایع و ثبت آن ها در عهد جدید به طور اساسی با متونی که چندین قرن پس از رویدادها نوشته شده اند، متفاوت است. این نزدیکی بیشتر به وقایع، به حفظ ارتباط قوی ‌تر با رویدادهای اصلی کمک کرده و پایه ای محکم‌ تر برای اعتبار تاریخی آن فراهم می‌کند.

در مقایسه، بسیاری از متون تاریخی و مذهبی دیگر، صدها سال پس از رویدادهایی که توصیف می کنند، نوشته شده اند. به طور مثال، بخش بزرگی از دانش ما درباره تاریخ باستان، از جمله زندگی شخصیت های برجسته تاریخی، از منابعی به دست می آید که قرن ها بعد از وقوع اتفاقات نوشته شده اند. در چنین شرایطی، فاصله زمانی زیاد می‌تواند چالش‌های جدی تری برای تأیید دقت و صحت گزارش ها به وجود آورد، چرا که زنجیره انتقال اطلاعات طولانی‌تر بوده و احتمال وقوع تغییرات یا خطاها بیشتر است.

درک زمینه تاریخی اهمیت به سزایی دارد. در دنیای باستان، سنت‌های شفاهی نقش مهمی در حفظ تاریخ‌ها، آموزه‌ها و روایت‌های فرهنگی، قبل از این که به صورت نوشتاری ثبت شوند، ایفا می‌کردند. این روند مختص به جامعه مسیحی اولیه نبود، بلکه در بین تمدن‌های گوناگون رواج داشت. حتی قرآن و احادیث نیز، پیش از آن که نوشته شوند، در ابتدا دوره شفاهی را سپری کردند.

بنابراین، اعتبار این روایات شفاهی، دقیقاً مشابه شهادت های عینی دوران معاصر است، که به عوامل متعددی، نظیر روش های انتقال و اعتبار شاهدان وابسته است.

مقایسه آثار نوشتاری دوران باستان با انتشار مصاحبه ها و کتاب های خاطرات در عصر حاضر

مقایسه فرایند دوره شفاهی تا مرحله نگارش با انتشارات کتاب های خاطرات یا مصاحبه های خبرنگاران با افراد سرشناس می تواند به روشن شدن این نکته کمک کند. روزنامه‌نگاران اغلب مصاحبه‌هایی را با افراد مشهور منتشر می‌کنند که درباره رویدادهایی بحث می کنند که دهه‌های پیش اتفاق افتاده اند. به طور مشابه، کتاب هایی در زمینه زندگی نامه ها و خاطرات، اغلب تجربیاتی از گذشته های دور نویسندگان را شرح می دهند. این گزارش‌ها و کتاب های خاطرات معمولاً به عنوان منابع معتبر شناخته می‌شوند، مشروط بر آن که محتوای شان با شواهد دیگر تأیید شوند. در نتیجه، نکته کلیدی در این جا مدت زمان سپری شده نیست، بلکه صحت و اعتبار اطلاعات ارائه شده است.

دیدگاه حقوقی در مورد کشف جرم و جنایت

در بررسی پرونده های جنایی، پلیس و کاراگاهان، وکلای دادگستری و دادگاه ها، اغلب با رویدادهایی سر و کار دارند که در دهه‌های پیش رخ داده اند. شاهدان غالباً سال‌ها پس از وقوع جرم به ارائه شهادت می پردازند. آیا گذشت زمان لزوماً شهادت آن ها را بی‌اعتبار می‌کند، یا این که پلیس، کاراگاهان، وکلا و قضات، اعتبار شهادت ها را بر اساس محتوا و پشتیبانی مدارک ارزیابی می‌کنند؟ این مقایسه نشان می دهد که فاصله زمانی به خودی خود شهادت ها را بی اعتبار نمی سازد. پس چرا عهد جدید باید صرفاً بر اساس فاصله بین 20 تا 30 سال رد صلاحیت شود، در حالی که، در فرآیند‌های قانونی، به شواهد مربوط به دوره های بسیار طولانی تر اعتماد می شود؟

از دیدگاه حقوقی، به ویژه در پرونده های جنایی، شواهدی که حتی پس از ۳۰ یا ۵۰ سال یا بیشتر به کشف جرم کمک می کنند و مجرم یا متهم اصلی را مشخص می سازند، صرفاً به دلیل فاصله زمانی رد نمی شوند. در عوض، تمرکز بر هماهنگی و انسجام شواهد، تطابق با شهادت شاهدان و وجود مدارک موثق است. گذر زمان، هر چند ممکن است به مراحل تحقیق، چالش هایی را افزاید، اما به طور بنیادین، اعتبار یافته ها یا شهادت های جدید را زیر سئوال نمی برد.

ارزیابی عهد جدید

از چه معیارهای برای ارزیابی اعتبار عهد جدید استفاده می شوند؟ آیا این معیارها برای سایر اسناد تاریخی نیز قابل استفاده است؟

اگر قرآن و احادیث، که سال‌ها پس از وفات پیامبر اسلام نوشته یا گردآوری شده‌اند، هم چنان مورد اعتماد مسلمانان هستند، چرا باید عهد جدید با معیارهای متفاوتی ارزیابی شود، خصوصاً وقتی از لحاظ زمانی، به دوران عیسی مسیح نزدیک ‌تر است؟

با به کار بردن این اصول در نقد اعتبار عهد جدید، باید پرسید: آیا تأخیر ۲۰ تا ۳۰ ساله به خودی خود گزارش های آن را غیر قابل اعتماد می کند؟ از دیدگاه حقوقی، اعتبار بستگی به کیفیت شواهد دارد، نه صرفاً زمان سپری شده. اگر بتوان ثابت کرد که نوشته‌های عهد جدید با زمینه‌های تاریخی معتبر و شواهد خارج از متن مطابقت دارند، و خود متن نیز دارای انسجام است، آنگاه، باید همچون هر سند تاریخی یا حقوقی دیگری، معتبر شناخته شده و به طور جدی در نظر گرفته شوند.

خوشبختانه، گزارش های عهد جدید مجزا از تاریخ نیستند، بلکه توسط منابع متعددی خارج از متن کتاب مقدس، از جمله نوشته‌های مورخان غیر مسیحی و یافته‌های باستان‌شناسی، تأیید شده‌اند. شواهد خارج از متن کتاب مقدس، نقش مهمی در افزایش اعتبار تاریخی عهد جدید ایفا می‌کنند.

اعتبار عهد جدید در پرتو آزار و شکنجه و شهید شدن رسولان و مسیحیان اولیه

اگر رسولان و مسیحیان اولیه حاضر بودند برای اعتقادات شان شکنجه و حتی مرگ را به جان بخرند، آیا این موضوع به ارزش و اعتبار سخنان آن ها و در نهایت، به عهد جدید، اعتبار بیشتری نمی بخشد؟ با توجه به این که بسیاری از رسولان و مسیحیان اولیه با آزار و شکنجه و شهادت روبرو شدند، آیا تمایل آن ها به تحمل رنج و مرگ به خاطر ایمان و ادعاهای شان، به شهادت آن ها اعتبار نمی بخشد؟

نتیجه

از دیدگاه دادگاه، انتقاد از عهد جدید یا هر سند و متن تاریخی دیگر، صرفاً بر اساس فاصله زمانی بین وقوع رویدادها و ثبت آن ها، به آن معنای نادیده گرفتن پیچیدگی های ارزیابی شواهد و مستندات تاریخی است. مهم نیست چقدر زمان سپری شده، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که شواهد چقدر با متن، انسجام و هماهنگی دارند. درست همان طور که در دادگاه به شواهدی که با تاخیر ارائه می شوند با توجه به دقت بر هماهنگی با تحقیقات بررسی می شوند. بنابراین، منتقدان عهد جدید نیز باید اعتبار تاریخی آن را در چارچوب گسترده تر “اصول ارزیابی شواهد” در نظر بگیرند.

مطابق قوانین بین‌المللی کپی رایت تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات “دفاعیات مسیحی” محفوظ است. درج کامل مقالات “دفاعیات مسیحی” در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید

«پس بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا کارهای نیکتان را ببینند و پدر شما را که در آسمان است، بستایند.» مَتّی ۱۶:۵

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *