آیا شواهد موجود در موزه‌ها، نظریه تکامل را تایید می‌کنند؟

اکتبر 3, 2024مقالات

آیا شواهد موجود در موزه ها، نظریه تکامل را تایید می کنند؟

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ (کشیش کلیسای ایرانیان شادی در جنوب کالیفرنیا)

“فسیل‌ها گواه بر تکامل می‌باشند!” این ادعایی است که تکامل باوران عنوان می‌کنند. اما مشکلی که در مورد فسیل‌ها وجود دارد، این است که میان تئوری تکامل باوران و حیوانات عصر ما، هیچ فسیلِ میانی وجود ندارد، گویی حیوانات اولیه و مورد نظر تکامل گراها ناگهان به‌ صورت حیوانات امروزی تحول و تکامل یافته‌اند. داروین نیز خود متوجۀ این نقصان در فرضیۀ اش بود، اما بر این باور بود که یک روز فسیل‌های میانی یافت خواهند شد. هنوز بعد از گذشت 150 سال‌، فسیلی دال بر وجود حیوانات میانی و در حال تکامل یافت نشده است‌. داروین در فصل ششم کتاب منشاء گونه ها، نقایص نظریه خود را برشمرد.

 اگر شما به موزه های آثار طبیعی بروید و این سئوال را مطرح کنید که مراحل تکامل این حیوان و یا آن حیوان را به شما نشان دهند، با پاسخ منفی روبرو می شوید. اگر در محافل کارشناسان طرفدار تکامل همین سئوال را مطرح کنید به شما پاسخ خواهند داد:”نمی دانیم.” شاید با نشان دادن مقاله، عکس و انیمیشن، شما را متقاعد سازند، ولی آثار تکامل کشف نشده است. طبق ادعای نظریه تکامل، عمر سیاره زمین ده ها میلیارد سال است، پس نشانه های تکامل کجاست؟ آیا تکامل در یک لحظه انجام شد؟ چرا در مکان و منطقه ای که مراحل تکامل رخ داده، نشانه های مراحل کشف نشده است؟

مهم ترین سئوال این نیست که انسان با میمون و کرم تشابهاتی دارد یا خیر، بلکه پرسش اصلی این است که چرا هیچ گونه شواهد مربوط به مراحل تکامل یافت نشده و در موزه های آثار طبیعی مشاهده نمی شوند؟ چرا تکامل باوران نمونه های ناقص آن حیوانات را به ما نشان نمی دهند تا دریابیم چگونه روند تکامل انجام شده است؟

از طرفی، وقتی موزه واژه “تکامل” را به کار می برد، باید مطمئن شویم کدام نوع تکامل مورد نظر است: ریز تکامل یا کلان تکامل. داروین درباره کلان تکامل فرضیه ای ارائه داد. ریز تکامل را تمام دانشمندان می پذیرند. مثلا در یک خانواده یکی از فرزندان از والدین و خواهر و برادرش باهوش تر است. یا مادر و پدری در می یابند که دخترشان بسیار زیبا است. یا فرزند یک خانواده چپ دست است، در حالی که والدین، خواهر و برادرانش، پدر بزرگ، مادر بزرگ، عمه، خاله، دایی و عمویش راست دست هستند. به این می گویند ریز تکامل. به عبارت دیگر، این افراد هم چنان انسان باقی مانده اند.

کلان تکامل یعنی آن سئوالی که از راهنماهای موزه می پرسید: مراحل تکامل ماهی به پرنده و پرنده به اسب را نشان دهید.

 راهنماها  پاسخ می دهند:” چنین چیزی نداریم. شاید در موزه های دیگر یافت شود.”

 شواهد مربوط به کلان تکامل تاکنون کشف نشده. هیچکس تا کنون چنین شواهدی را در موزه ها ندیده است.

تمام دانشمندان و حتی مسیحیان به ریز تکامل اعتقاد دارند. ریز تکامل اجازه می دهد تغییراتی صورت گیرد، اما نمی تواند باعث شود یک نوع موجود به طبقه بالاتر تحول پیدا کند. اسب هنوز اسب است و کرم زمینی هم چنان کرم باقی می ماند. شواهد این امر بسیار به چشم می خورد و دانشمندان مسیحی توافق دارند که این نوع ریز تکامل اتفاق می افتد. اما هیچ گونه شواهد علمی وجود ندارد که ماهی به اسب تبدیل شده باشد. مثلا دیرینه شناسی، هیچ پیوند گمشده میان نهنگ ها و پستانداران زمینی کشف نکرده است. همان گونه که گفته شد:”اسب هنوز اسب است”. زیرا جانداران با اعضای گروه خودشان تولید مثل می کنند. مثلا یک اسب با خرگوش تولید مثل نمی کند. بحث روی کلان تکامل است که شواهد علمی ندارد. آن فقط یک پیش فرض بر روی کاغذ است.

طبق ادعای دانشمندان تکامل گرا، نسل انسان های نئاندرتال از 33 تا 24 هزار سال قبل به علت نامعلومی (احتمالا تغییرات آب و هوا) منقرض شده اند.  فرضیه هایی مطرح شده که شاید انسان مدرن با نئاندرتال ها ازدواج کرده اند و صاحب فرزندانی شده اند. ولی شواهدی برای اثبات این نظریه یافت نشده است. با این توصیف، این سئوالات مطرح می شود که اگر انسان های مدرن هم زمان با نئاندرتال ها می زیستند، چرا تغییرات آب و هوا سبب انقراض انسان مدرن نگردید؟ چرا استخوان های انسان های مدرن در کنار انسان های نئاندرتال یافت نشده است؟ اگر انسان مدرن حاصل تغییرات ژنتیکی نئاندرتال هاست، چرا مراحل تغییرات بدن و استخوان بندی کشف نشده است؟ به عبارت دیگر، حلقه میانی و گمشده نسل انسان های نئاندرتال و انسان مدرن کجاست؟

بنابراین می توان نتیجه گرفت که انسان های امروزی از نسل نئاندرتال نبوده اند. همان طور که کتاب مقدس می گوید، آدم از خاک سرشته شد. اگر والدین آدم یا انسان های مدرن، نئاندرتال بودند، بدون تردید در کتیبه های سومری و بابلی بدان اشاره می گردید. کتیبه های اولین تمدن بشری یعنی سومر و بابل، از “آدم” به عنوان اولین انسان که در جنوب بین النهرین ( جنوب عراق) می زیست، نام برده اند. در این کتیبه ها می خوانیم که خدایان “آدم” را آفریده اند. بنابراین ذکری از اجداد آدم و نسل نئاندرتال ها نشده. هم چنین باید بدانیم که فسیل های نئاندرتال ها در عراق تا زمان حاضر کشف نشده اند. در کتاب مقدس و کتیبه های سومری و بابلی، منطقه بین النهرین به عنوان اولین زادگاه انسان مدرن معرفی شده است.

وقتی برخی از موزه ها واژه “تکامل” را به کار می برند، سه مورد مشاهده می شود:

یک. موزه حیوانات بدون هیچ گونه شواهد متعلق به دوران باستان. این موزه فقط ادعا می کند که حیوانات محصول “تکامل” است.

دوم. مراحل نظریه تکامل توسط هنرمندان بازسازی شده است، به امید آن که در آینده با کشف فسیل های مربوط به دوران تکامل، این نظریه تحقق واقعی به خود بگیرد.

سوم. موزه محدود به ریزتکامل است. مثلا تفاوت رنگ حشرات نسل قبل و نسل فعلی. مشابه این نکته را در بچه گربه ها و توله سگ ها می بینیم که رنگ پوست اکثرشان با مادرشان متفاوت است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات “دفاعیات مسیحی” محفوظ است. درج کامل مقالات “دفاعیات مسیحی” در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید

«پس بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا کارهای نیکتان را ببینند و پدر شما را که در آسمان است، بستایند.» مَتّی ۱۶:۵

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *