روزهای زندگی برای ما زنان مسیحی، با اشتیاق به عیسی مسیح شروع میشوند. ما در قلب خود، ارزش هر روز زندگی را میدانیم، زیرا از طریق آنها میخواهیم که خدا را گرامی بداریم. ما به عنوان زنان مسیحی، اولویت اولمان قدم زدن با مسیح است، زیرا بر روی رشد و بلوغ ایمانمان متمرکز شدهایم و خدا را در همه چیز، در اولویت قرار دادهایم. اهداف ایمانی، رشد روحانی را موجب میشوند، و در نتیجه ما را به خدا و اراده او نزدیکتر میسازند.
به عنوان زنان مسیحی، میدانیم که درک ما از زندگی به طور کلی با کسانی که خدا را نمی شناسند متفاوت است. همینطور تصورات، انتظارات و مسئولیتهای ما متفاوت میباشند. این بدان معناست که روش ما برای تعیین اهداف نیز باید متفاوت باشد. اصولاً ما باید کارهایی را انجام دهیم که خدا از ما خواسته است.
همچنین به عنوان یک مادر، میخواهیم هدفمند زندگی کنیم، تا بتوانیم فرزندان خود را شاگرد خداوند سازیم و به آنها کمک کنیم تا در ایمان خود بالغ شوند. عادات و اعمال روزانه ما، به همان عادتهایی تبدیل میشوند که فرزندان ما از آنها الگوبرداری میکنند. به عنوان یک همسر نیز هدف ما ازدواجی است که ریشه در ایمان دارد، به طوری که دیگران از دیدن نحوه زندگی ما، تشویق شوند که در پی اراده و رضایت خدا باشند.
داشتن یک زندگی هدفمند مسیحی به این معنا است که ما میخواهیم در مسابقه ای که خدا پیش رویمان قرار داده است، با ایمان بدویم و در این مأموریت برای جلال خدا زندگی کنیم. بنابراین به عنوان زنان مسیحی، باید افکار خود را ارزیابی کنیم و از خود بپرسیم که چه چیزی ما را در تلاش برای اهدافمان ترغیب میکند؟ آیا در صدد جلب رضایت انسانها هستیم یا خدا؟
كلام خدا ميفرمايد: «پس چون با مسیح برخیزانیده شدهاید، آنچه را که در بالاست بجویید، آنجا که مسیح به دست راست خدا نشسته است. به آنچه در بالاست بیندیشید، نه به آنچه بر زمین است. زیرا مُردید و زندگی شما اکنون با مسیح در خدا پنهان است. چون مسیح که زندگی شماست، ظهور کند، آنگاه شما نیز همراه او با جلال ظاهر خواهید شد.» کولُسیان 3:1-4
این آیه ما را به مسیری که باید باشیم هدایت میکند، زیرا همه ما گاهی اوقات از مسیر خود منحرف میشویم و کلام خدا میتواند هادی ما برای بازگشتی دوباره باشد. خدا می خواهد نور خود را به بخشهای تاریک زندگی ما بتاباند. بنابراین ما باید به محبت و حضور روح خدا اجازه دهیم، که ما را شفا داده و از هر بندی آزاد سازد. قلب زنی که به قدرت خدا دگرگون شده است، برای اطرافیانش نیز میتواند باعث تغییر شود.
تشویقتان میکنیم که با هم، ده مورد از بهترین اهدافی که یک زن مسیحی میتواند داشته باشد را بخوانیم و در آنها تعمق کنیم.
۱- خدا را در اولویت خود قرار دهیم.
یک زن مسیحی، خدا را در تقویم خود قبل از هر تعهد دیگری قرار میدهد. اولویت اول دادن به خدا ما را قادر میسازد تا آرامش را در زندگی خود تجربه کنیم. دانستن اینکه زندگی ما توسط خداوند هدایت میشود به ما آرامی و قوت میدهد و از نگرانیها نجات میدهد. خدا دلسوز و مهربان است و نمیخواهد ما نگران چیزی باشیم.
«همۀ نگرانیهای خود را به او بسپارید زیرا او به فکر شما هست.» ۱پطرس 5: 7
در زندگی ما موضوعات بسیاری وجود دارند که میتوانند مرکز توجه ما باشند. مانند: شغل، فرزندان، همسر، تفریحات، خواسته ها و حواسپرتیهای زندگی. در حالی که ما باید مراقب باشیم و نگذاریم که آنها برتر از رابطه ما با خدا شوند، و داشتن یک رابطه عمیق و صمیمی با خدا را هدف اول خود قرار دهیم. اجازه دهیم او در تمام زمینه های زندگی ما وارد شود، و رضایت او در رأس اهداف ما باشد. همانطور که ما برای خشنود ساختن خدا زندگی میکنیم، او وعده داده است، که زندگی ما را برکت خواهد داد و ما در او موفق و پیروز خواهیم بود.
2– روزانه کلام خدا را مطالعه کنیم.
خداوند در کلام خود هدیهای قدرتمند و شگفت انگیز به ما داده است. با خواندن آن، ما نه تنها از نظر روحانی تعلیم میگیریم، بلکه از درون نیز تبدیل میشویم. خواندن روزانه کتابمقدس، نیز از اهداف مهم زندگی پیروزمند یک زن مسیحی است؛ زیرا به ما کمک میکند تا خدا را عمیقتر بشناسیم و او بتواند بیشتر و بیشتر از طریق کلامش با ما سخن بگوید. وقتی کتاب مقدس را میخوانیم، از کلام خدا تغذیه میشویم و برای زندگی مسیحیمان تجهیز میگردیم.
عیسی مسیح فرمود: «نوشته شده است که: «”انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر شود.“»» مَتّی ۴:۴
از طرفی اگر برای مدتی از کلام خدا دور باشیم، میتوانیم از نظر روحی ضعیف، خسته، و حتی بدخو شویم، یا قدرت کافی برای گذر از مشکلات را نداشته باشیم. ما انسانها مستعد وسوسهها، شکها و انواع دیگر بیماریهای روحی هستیم. بنابراین، به عنوان زنان مسیحی برای حفظ یک زندگی مسیحی سالم و حتی شاد، بسیار مهم است که هر روز با خواندن و تغذیه از کلام خدا احیا و تقویت شویم.
۳- در جستجوی اراده خدا باشیم.
ما در تعیین اهدافمان غالبا از آنچه خدا برای ما در نظر دارد، بیاطلاع هستیم. گاهی ممکن است ایده ای داشته باشیم اما مطمئن نباشیم، که آیا این ایده در راستای نقشههای خدا برای ما هست، یا خیر؟ اما فراموش نکنیم که پدر آسمانی ما، بهترینها را برای ما میخواهد و ما هرگز نباید در این مورد تردید داشته باشیم. عشق او بی انتهاست و او همیشه به دنبال فرصتهایی برای محبت به فرزندانش است. با اینحال باید به خاطر داشته باشیم که تعریف خدا از آنچه برای ما بهترین است، معمولا با آنچه ما فکر میکنیم و قطعاً با آنچه جهان تصور میکند، در یک راستا نیست. برای شناخت اراده او باید او را همواره جستجو کنیم، تا با قلب او بیشتر و بیشتر آشنا شویم.
«آنگاه که مرا بجویید، مرا خواهید یافت؛ اگر مرا به تمامی دلِ خود بجویید،» اِرمیا 29: 13
4– همواره دعا کنیم.
کلام خدا میفرماید: «پیوسته دعا کنید؛» ۱تسالونیکیان 5: 17
وقتی در دعا، به حضور خدا میرویم، چیزی برای تظاهر یا پنهان کردن وجود ندارد. او از همه اعمال، افکار و قلب ما آگاه است. دعا ما را متواضع و فروتن میسازد. زیرا وقتی با او وقت میگذرانیم، درمیابیم که خداوند بسیار قدرتمند، قادر و نیکو است و ما چه اندازه به او نیازمندیم. با این حال، او ما را همانگونه که هستیم میپذیرد و محبت مینماید.
روزانه از طریق دعا از خداوند بخشش دریافت میکنیم، و خداوند قلب ما را آماده میسازد که دیگران را ببخشیم. وقتی رحمت و فیض خدا را تجربه میکنیم، آن را با دیگران نیز در میان میگذاریم. بنابراین اگر به عنوان زنان مسیحی، میخواهیم به پری قامت خداوندمان نزدیک شویم، لازم است در دعا مداومت داشته باشیم؛ زیرا دعا قلب و ذهن خدا را برای ما آشکار میسازد و هر روزه ما را بیشتر به شباهت عیسی مسیح درمیآورد.
5– اعتماد خود به خدا را تقویت نماییم.
در این روزگاری که شرایط زندگی بسیار دشوار و مشکلات، دردها و بیماریها زمین را فراگرفته است. موضوعی که ما زنان مسیحی در این سفر روحانی به آن نیاز داریم، اعتماد به خداست. ما انسانها با گناه اولیه و سقوط آدم و حوا از خدا دور شدیم. وقتی باب ۳ کتاب پیدایش را میخوانیم، میبینیم که انسان وقتی توسط شیطان وسوسه شد، در واقع اعتمادش به خدا را از دست داد، و با استفاده از آزادی خود از خدا سرپیچی و نافرمانی کرد. عدم اعتماد ما به خدا، خطر در دام وسوسه افتادن را دارد. رابطه ما با خدا به واسطه کار عظیم عیسی مسیح احیا شد و ما هم باید هر روزه برای ایجاد و حفظ این اعتماد سهم خودمان را انجام بدهیم. اعتماد به این معناست که برنامه خدا بسیار برتر از هر چیزی است که به تنهایی میتوانیم انجام دهیم.
«با دل و جان بر خداوند توکّل کن. بر عقل خود تکیه مکن. در تمام کارهایت خداوند را بهخاطر داشته باش. او راه راست را به تو نشان خواهد داد.» امثال 3: 5-6
6- پایداری و استقامت داشته باشیم.
استقامت یکی از ویژگیهای اخلاقی مهم یک زن مسیحی است. گاهی زندگی مسیحی سختتر از آن چیزی میشود که ما پیش بینی میکنیم. عیسی مسیح فرمود:
«اینها را به شما گفتم تا در من آرامش داشته باشید. در دنیا برای شما زحمت خواهد بود؛ امّا دلْ قوی دارید، زیرا من بر دنیا غالب آمدهام.»» یوحنا 16: 33
وقتی از وضعیتی که بهبود نمییابد خسته میشویم، میتوانیم نا امید و تسلیم شویم ویا اینکه به خدا نگاه کنیم و با قوتی که از او دریافت میکنیم با استقامت ادامه دهیم.
به عبارت دیگر، ما از طریق استقامت در شرایط سخت، به بلوغ ایمان خود میرسیم. و یاد میگیریم که به روش های عمیقتری به خداوند اعتماد کنیم. کلام خدا میفرماید:
«خوشا به حال آن که در آزمایشها پایداری نشان میدهد، زیرا چون از بوتۀ آزمایش سربلند بیرون آید، آن تاج حیات را خواهد یافت که خدا به دوستداران خویش وعده فرموده است.» یعقوب 1: 12
هنگامی که دیگران به نحوه تحمل سختیها و پایداری ما نگاه میکنند، متوجه ایمانمان خواهند شد و نور مسیح از طریق ما بر آنان خواهد تابید.
7- از گذشته رها شویم.
«نمیگویم هماکنون به اینها دست یافتهام یا کامل شدهام، بلکه خود را به پیش میرانم تا چیزی را به دست آورم که مسیحْ عیسی برای آن مرا به دست آورد. برادران، گمان نمیکنم هنوز آن را به دست آورده باشم؛ امّا یک کار میکنم، و آن اینکه آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم و به سوی آنچه در پیش است خود را به جلو کشانده، برای رسیدن به خط پایان میکوشم، تا جایزهای را به دست آورم که خدا برای آن مرا در مسیحْ عیسی به بالا فرا خوانده است.» فیلیپیان 3: 12-14
پولس رسول رسیدن به اهداف را از طریق بیان گذشته، حال و آینده توضیح میدهد. ما میتوانیم از تجربیات گذشته درس بگیریم، اما خدا نمیخواهد در آنجا بمانیم. نباید با نگاه کردن به گذشته، در دردها و شکست ها غوطه ور باشیم یا در حسرت روزهای خوب گذشته بمانیم. ما باید اتفاقات گذشته را فراموش کنیم و از آنها به عنوان سکوی پرتابی برای پیشبرد اهدافمان در آینده استفاده کنیم.
8- مراقب سخنان زبان خود باشیم.
سخنان ما قدرت دارند. کلام خدا در امثال 12: 25 میگوید:
«نگرانی در قلب انسان او را سنگین میکند، اما سخن نیک او را شاد میکند.»
به عبارت دیگر، کلمات ما این قدرت را دارند که از سنگینی بارهای دیگران نیز بکاهند. ما باید بدانیم زمانی برای صحبت کردن وجود دارد و زمانی برای سکوت! اگر این اصل را یاد بگیریم، شادتر خواهیم بود. همینطور سخنان ما ماندگار هستند و عواقبی دارند، زیرا نمیتوانیم آنها را پس بگیریم. بنابراین نحوه استفاده از کلمات بیش از آن چیزی که تصورش را بکنیم بر زندگی و روابط ما تأثیر میگذارد.
«هر که مراقب دهان و زبانش باشد، جان خویش از بلا در امان میدارد.» امثال 21: 23
9- به یاد داشته باشیم که دختر پادشاه هستیم.
معنای دختر خدا بودن، نه تنها خیلی بیش از یک لقب یا عبارتی است که صرفا احساس خوبی به ما میدهد، بلکه هویت ماست که در مسیح چه کسی هستیم؟ فرزند خدا بودن یک هدیه، یک مسئولیت و یک برکت است، و مستلزم شکرگزاری و ستایش خداست.
««من شما را پدر خواهم بود و شما مرا پسران و دختران خواهید بود، خداوندِ قادر مطلق میگوید.»»۲ قرنتیان 6: 18
خدا در مسیح ما را به عنوان دختر پادشاه خوانده است. زیرا با عشقی آسمانی انتخابمان کرده است، و ما را بخشیده است. ما به عنوان فرزندان خدا، برکات بسیار دریافت کردهایم و رشد ملکوت او به ما سپرده شده است. همانطور که دانستیم، دختر پادشاه بودن اصطلاحی نیست که فقط به ما احساس والایی بدهد؛ بلکه داشتن وظایفی از جانب پدر آسمانی را به همراه دارد. این بدان معناست که ما باید به گونهای زندگی کنیم که همواره نام خدا را جلال دهیم، نور او را به دیگران بتابانیم و مانند عیسی، همگان را دوست داشته باشیم.
10- بدون ترس زندگی کنیم.
کلام خدا به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم بدون ترس زندگی کنیم.
«در محبتْ ترس نیست، بلکه محبتِ کامل ترس را بیرون میراند؛ زیرا ترس از مکافات سرچشمه میگیرد و کسی که میترسد، در محبت به کمال نرسیده است.» ۱یوحنا 4: 18
یوحنای رسول در این آیه تاکید میکند که اگر در ترس زندگی میکنیم، در عشق کامل به سر نمیبریم. کمال محبت به معنای شناخت و باور محبت خداوند نسبت به خود ما است. ایمان به محبت خدا به این معنی است که بدانیم او در برابر شکستهای ما، صبور است. او فریاد ما را میشنود، اشکهای ما را میبیند، ناراحتی ما را احساس میکند و آنها را به شادی مبدل خواهد ساخت.
بنابراین اگر ایمان داریم که محبت و حضور او همواره با ماست، نباید در ترس و نگرانی زندگی کنیم؛ بلکه به عنوان زنان قوم خدا، همه چیز را به دستان او بسپاریم و از فکرهای پیاپی برای رهایی از مشکلات دست برداریم. در عوض، در قدرت کلام خدا آرامش داشته باشیم، که دیگران نیز از دیدن شادی و آرامش ما متحیر شده و دلهایشان به خداوند مایل گردد.
یک زن مسیحی، مادری است که فرزندانش را دوست دارد و با اعمالش برایشان میراثی به جا میگذارد. او همسری است که به بنای ایمان شوهرش کمک میکند. او با اعمال و گفتارش، خدا را جلال میدهد و هویتش تنها در مسیح تعریف میشود. یک زن مسیحی، میداند که نزد خدا، مورد قبول و دوست داشتنی است. او قدرتمند است اما قدرتش ناشی از حضور خداوند در زندگیاش میباشد. اوهمچنین، بانویی است، که بسیاری از دختران جوان به یاری و تشویق او نیاز دارند، تا خدا را بجویند و بیابند.
0 Comments