خدارا شکر که اگر شرارتی در دنیا کار می کند، خداوندی نیز با اقتدار سلطنت می کند . او شرایط را به نفع فرزندان خود تغییر خواهد داد و ما امروز به این حقیقت باور داریم. امروز اگر اجازه بدهید برویم به کتاب لوقا فصل هفتم که مطابق آن می خواهم در مورد سخنی صحبت کنم که قرار است عمل کند . در این قسمت، کلام خدا صحنه شهر کفرناحوم را به ما نشان می دهد که در آنجا افسر رومی که یک غلام دارد که خدمت می کند و غلامش مریض شده است. کلام خدا می فرماید : که او مشرف به مرگ است . و به طور کامل تر در آیه دوم می خوانیم که مشرف به موت بود و چون ارباب او خبر عیسی را شنید ، مشایخ یهود را نزد عیسی فرستاده و خواهش کرد که بیاید و غلام او را شفا بدهد . مشایخ نزد عیسی مسیح آمده و به التماس گفتند این شخص مستحق است که این نیکویی را در حق او به جا آوری زیرا که قوم ما را دوست دارد و خودش برای ما کنیسه ای را ساخته است . در کلام خدا می خوانیم که عیسی روانه شد و با آنان نزدیک به خانه رسید . افسر چون شنید که عیسی می آید ، چند نفر از دوستان خود را نزد عیسی فرستاده و گفت: خداوندا زحمت نکش و به خانه ما نیا زیرا که من لایق آن نیستم که وارد خانه من شده و زیر سقف من بیایی و از این سبب من حتی خودم را لایق ندانستم که خودم به نزد تو بیایم پس بدین خاطر لشکریان خود را فرستادم . در ادامه همین آیات می خوانیم که عیسی چون این را شنید تعجب نموده و به آن جماعتی که در آن اطراف بودند نظر کرده گفت: به شما می گویم که حقیقتا در اسرائیل چنین ایمانی نیافته ام . عزیزان این یک داستان نیست بلکه حقیقتی است که نه تنها اتفاق افتاده است بلکه می تواند امروز هم اتفاق بیفتد . مطلبی که امروز من و شما باید به آن توجه کنیم این است که ببینیم یک مرد و زن در طول روز چقدر صحبت می کند. اگر چند هزار کلمه ای که در طول روز بیان می کنیم عملی شود در آن صورت هزاران کار را انجام داده ایم . چه تعداد حرف، وعده، قول و جملات مثبت شنیده ایم ؟ چقدر حرف های عاشقانه و نصیحت شنیده ایم ؟ بیایید به این چرخه باطل که حرف ها را بیان می کنیم اما عملی نمی شود پایان دهیم

به همراه: شبان امیر جواد زاده، کشیش دکتر ساسان توسلی
واعظ : کشیش جلال سپهر

رهبر پرستش : خواهر آنیتا