جمعه نیک
در مقالات قبل به رویدادهای مهمی از هفته مقدس، اشاره شد. در ادامه مسیر عشق خداوند، لازم است بدانیم که همهٔ آنچه او در شام آخر گفته بود و به اشتراک گذاشته بود، با مصائب و مصلوب شدنش در «جمعه نیک» تکمیل شد. آنچه در روز پنجشنبه مقدس، عید بزرگ فصح آغاز شد، بر روی صلیب انجام شد، درست همانطور که خود عیسی مسیح، در پایان گفت: «تمام شد!»
در خوانش انجیل از مصائب جمعه صلیب، ذکر شده است که مصلوب شدن عیسی، زمانی که قوم یهود در آستانه عید فصح خود بودند به پایان رسید. و این اتفاقی تصادفی نبود که خداوند در همان زمان رنج کشید، مصلوب شد و مرد. زمانی که قرار بود بره فصح برای رهایی قوم خدا از بردگی و سلطه مصریان ذبح و قربانی شود! این دقیقا نقشه خدا بود. زیرا مسیح با تقدیم خود به عنوان بره قربانی عید فصح – قربانی کامل – برای همه منبعی جاویدان گشت جهت رهایی از ظلم، سلطه و بردگی گناه و مرگ!
صلیب، نماد اصلی مسیحیت است. این نماد، جهان را به یاد عشق فداکارانه مسیح میاندازد که او از طریق مصائب و مرگ خود به بشریت ابراز کرد. پولس رسول میگوید: «امّا ما مسیح مصلوب شده را اعلام میکنیم، اگر چه این موضوع برای یهودیان سبب لغزش و رنجش و برای یونانیان پوچ و بیمعنی است،» (اول قرنتیان ۲۳:۱) به علاوه، او میگوید: «پیام صلیب برای آنانی كه در راه هلاكت هستند، پوچ و بیمعنی است ولی برای ما كه در راه نجات هستیم، قدرت خداست.» (اول قرنتیان ۱۸:۱)
پولس، این پیام را خطاب به یهودیانی میگوید که صلیب را باری برای جنایتکاران و رنج را به عنوان مجازات گناهکاران میدانستند (تثنیه 20:21-23) و تصور میکردند که اعتقاد به مصلوب شدن، نابجا است. از سوی دیگر، یونانیان که متفکران و فیلسوفان نامی آن زمان بودند، صلیب را نشانه جهالت میدانستند. آنها با تمام دانش خود ندانستند که چگونه خدا از «ابزاری جاهلانه» هم برای بیان عظمت خود استفاده میکند.
جمعه نیک یا جمعه صلیب، روزی است که نجات دهنده ما با مرگ داوطلبانه خود به دست انسان، ما را از بند گناهان خود رهایی داد. در این روز اتفاقات زیادی رخ داد، که برای درک بیشتر پیشنهاد میکنم این آیات از اناجیل را مطالعه بفرمایید: (متی۱:۲۷-۶۶؛ مرقس ۱:۱۵-۴۷ ؛ لوقا ۱:۲۳-۵۶؛ یوحنا ۲۸:۱۸ الی ۴۲:۱۹)
شنبه مقدس
شنبه مقدس، روز بین جمعه نیک و یکشنبه عید پاک است. تاریخ عید پاک، توسط آنچه در شورای نیقیه (325 بعد از میلاد) به عنوان اولین یکشنبه پس از اولین ماه کامل، بعد از اعتدال بهاری (با مقداری تعدیل بر اساس تقویم میلادی) تعیین شد، مشخص میگردد.
طبق اعتقادنامه رسولان، ما معتقد هستیم که عیسی پس از مرگ به عالم مردگان نزول کرد. گرچه در باب جزئیات آنچه که در شنبه مقدس اتفاق افتاد، اشاره مستقیمی در کلام خدا نشده است. اما بخشهای مهمی از کتب عهد جدید وجود دارند که با تأمل در آنها آنچه خواست خدا و اعتقاد کلیسا است بر ما مکاشفه خواهد شد:
در شنبه مقدس، شاگردان و اطرافیان عیسی برای مرگ او سوگواری کردند و چون روز شنبه بود، طبق شریعت استراحت کردند. لوقا اشاره میکند که «زنانی که از جلیل از پی عیسی آمده بودند، به دنبال یوسف رفتند و مکان مقبره و چگونگی قرار گرفتن جسد او را دیدند. سپس به خانه بازگشته، حَنوط و عطریات آماده کردند و در روز شَبّات طبق حکم شریعت، آرام گرفتند.» (لوقا۵۵:۲۳-۵۶) در مقبره، نگهبانانی مستقر بودند و مراقبت میکردند که مطمئن شوند شاگردان جسد عیسی را برنمیدارند.
مسیح به کجا رفت؟
عیسی مسیح خود فرمود: «همانطور كه یونس سه روز و سه شب در شكم یک ماهی بزرگ ماند، پسر انسان نیز سه شبانهروز در دل زمین خواهد ماند.» (متّی ۴۰:۱۲) در انجیل متی میخوانیم: «در آن لحظه پردهٔ اندرون مقدّس معبد بزرگ از بالا تا به پایین دو پاره شد و چنان زمین لرزهای شد كه تخته سنگها شكافته و قبرها باز شدند و بسیاری از مقدّسین كه خفته بودند برخاستند و از قبرهای خود بیرون آمده، بعد از رستاخیز عیسی به شهر مقدّس وارد شدند و بسیاری از مردم آنان را دیدند.» (متی ۵۱:۲۷-۵۶) در کتاب اعمال رسولان، پطرس نقل قولی از داوود نبی در باب مسیح را عنوان میکند: «… ‘او در دنیای مردگان ترک نشد و جسد او هرگز فاسد نگردید.’.» (اعمال رسولان ۳۱:۲)
پطرس رسول در رساله اول خود میگوید: «مثلاً خود مسیح، یکبار برای همیشه بهخاطر گناه بشر مرد، یعنی یک شخص بیگناه در راه گناهكاران مرد تا ما را به حضور خدا بیاورد. او از لحاظ جسم كشته شد امّا از لحاظ روح به زندگی خود ادامه داد و در روح به نزد ارواح محبوس رفت و به آنها موعظه کرد. اینها همان كسانی بودند كه در آن وقت كه نوح به ساختن كشتی مشغول بود و خدا با صبر و حوصله انتظار میکشید، اطاعت نكردند. عدّهای كم، یعنی هشت نفر از آب گذشته، جان سالم بدر بردند.» (اول پطرس۱۸:۳-۲۰) و نیز در باب ۴ همان رساله: «چرا به مردگان بشارت داده شد؟ برای اینكه آنها اگرچه مثل همهٔ آدمیان در جسم مورد داوری قرار گرفتند، امّا در روح مانند خدا زندگی کنند.» (اول پطرس ۶:۴) و در رساله افسسیان باب ۴ آیه ۹ میخوانیم: «عبارت ’صعود کرد‘، حاکی از چیست، جز آن که به جایهای پستتر زمینی نیز نزول کرد؟»
بنابراین طبق شواهد عهد جدید، در متون ذکر شده از کلام خدا ، تقریباً به طور قطع درمییابیم که عیسی مسیح، عملی عظیم، بین صلیب و رستاخیز خود انجام داد. که تعمق و شکرگزاری ما در شنبه مقدس، را در بر میگیرد.
یکشنبه قیام
عیسی جان خود را تسلیم کرد و روز سوم، از مردگان برخاست و زنده شد. او حقیقتا قیام کرد!
در یکشنبه قیام، ما پیروزی مسیح بر مرگ را جشن میگیریم. این پیروزی برای همه کسانی که به مسیح ایمان دارند، هدیه حیات جاودان است. در اثر این فیض عظیم است که ما از خاکستر گناه برمیخیزیم و توسط اعتماد به بخششی که او برایمان فراهم ساخته و همواره ما را محبت میکند، قوت میگیریم و تجدید و تبدیل میشویم. عید قیام، بزرگترین و مهمترین عید در کلیسا و در واقع تولد امید ابدی ما مسیحیان است که آن را با افتخار و شادی جشن میگیریم.
«رستاخیز عیسی، مهمترین حقیقت ایمان ما به مسیح است؛ که جامعه مسیحی اولیه به عنوان حقیقت اصلی به آن باور داشته و با آن زندگی کرده، سنت آن را به عنوان حقیقت اساسی منتقل کرده، مدارک عهد جدید آن را تثبیت کرده و همراه صلیب به عنوان بخش اساسی «سر قربانی فصح» به آن موعظه شده است:
«مسیح از مردگان برخاست، با مرگ بر مرگ چیره شد؛ او به مردگان حیات داده است.»»
رستاخیز مسیح، اساس ایمان مسیحی ما است. عیسی، بدون رستاخیز، صرفاً یک فرد خوب در تاریخ باقی میماند که زندگی او به پایان غمانگیزی رسیده بود. مردم برخی از آموزههای او را به خاطر میآوردند و تعداد انگشت شماری ممکن بود آنها را الگویی اخلاقی در زندگی خود قرار دهند. بنابراین تمام آموزههای اساسی مسیحیت بر پایه حقیقت رستاخیز، بنا گردیده است.
عید قیام، ضیافتی است که در این دنیای پر از درد به ما امید و دلگرمی میبخشد، و به ما یادآور میشود که زندگی ارزش زیستن دارد. حضور حقیقی عیسیِ قیامکرده، است که به دعاهای شخصی ما و همچنین مشارکتها و عبادات ما معنا میبخشد. عید قیام، این خبر خوش را به ما میدهد که ما «انسانهای قیام کرده» هستیم. این بدان معناست که قرار نیست ما در قبر گناهان، عادات بد و اسارتهای خطرناک خود دفن شویم. و این مژده را به ما میدهد که دیگر هیچ قبری نمیتواند ما را در خود نگه دارد. نه آرامگاه ناامیدی و دلسردی، و نه شک و یا حتی مرگ. زیرا مسیح بر همه اینها غلبه کرده است، و ما نیز اگر ایمان و اعتماد به او داشته باشیم، میتوانیم به قدرت او بر آنها غلبه کنیم.
رستاخیز، دیدن جهان به شیوهای تازه است. در واقع تبدیل جهان بینی ما در فراز و نشیبهای زندگی است. صبح روز قیام، مریم به دنبال جسد مرده عیسی، بود. اما پیدا نکرد و اشک ریخت و غمگین بود. (یوحنا باب ۲۰) در حالیکه او با اتفاقی بسیار بهتر از آنچه تصور میکرد روبرو شد و آن «عیسی قیام کرده» بود. گاهی اوقات، آنچه میخواهیم به ما داده نمیشود؛ و در عوض تجربهای نو از روشهای خدا در زندگیمان بدست میآوریم که شگفت زده میشویم. این قدرت قیام است!
ما خوانده شدهایم که حامل خبر خوش قیام باشیم. بنابراین اگر ایمان داریم، وقت آن فرا رسیده، که این خبر خوش را به دیگران هم برسانیم! و درست مانند مریم بگوییم: «ما خداوند را دیدهایم!»
آمین.
نویسنده: بهار. منابع: کتاب مقدس و تعالیم کلیسا
برای مطالعه بیشتر مقالات، به این وبسایت مراجعه کنید: mykelisa.com/articles
آمين 🙏🏼
هللويا، شكر بر مسيح قيام كرده🙏🏼♥️
چقدر عميق و تأثيرگزار در مورد مرگ و رستاخيز خداوند توضيح داديد.
تمام جملاتتون پر از بركت و مسح خداوند بود.
شكر براي وجودتون.
فيض مسيح با شما و اين خدمت مبارك🙏🏼🌹
شکر برای وجودتون 🙏🌷
بسیار برکت گرفتم و نکات مهم ایمان مسیحی بار دیگر برایم یادآور شد. اینکه ما ایمانداران به چه امیدی زنده هستیم و زندگی میکنیم و آن قیام مسیح از مردگان است که جان و حیات دوباره به ما میبخشد 🙏✝️
خداوند برکتتون بده و حفظتون کنه به نام مسیح 💋☦️🌹