بازایستید و بدانید که من خدا هستم
بنظر میرسد این روزها مردم به یک نقطه توقف رسیده اند و نمیتوانند از این توقف عبور کنند. همه چیز متوقف شده است، کار، تجارت، زندگی، مسافرتها، جنگها، دزدیها و …
شنبه پس از مصلوب شدن عیسی مسیح نیز یک توقف بزرگ برای شاگردان و پیروان عیسی و وحشتناکتر از هر توقف دیگری بود. شنبه ای برای ماتم و گریه بود. اما قیام عیسی میآید و تمام شهر و شاگردان را از آن ماتم و توقف آزاد میکند
عیسی قیام کرده چگونه ما را از توقف بیرون میآورد؟
نخستین جایی که میبینیم عیسی این کار را انجام میدهد در انجیل یوحنا ۱۱:۲۰-۱۸ است هنگامیکه مریم مجدلیه را از غم، ماتم و تنهایی آزاد میکند و یک ارتباط متوقف را به حرکت درمیآورد. عیسی زنده او را به نام صدا کرد، نشانههای قبر خالی کافی نیست بلکه لمسی تازه نیاز است و ما نیاز داریم گمشده خود را بازیابیم
شاید امروز خانه های ما خانه های ترس شده و از ترس نمیتوانیم از خانه های خود بیرون برویم و حق هم داریم، آن زمان برای شاگردان هم همین اتفاق افتاده بود، بالاخانه نیز برای شاگردان تبدیل به یک پناهگاه شده بود اما عیسی مسیح آمد تا آن خانه ترس را تبدیل به خانه امید کند. امروز ما نیز میتوانیم به عیسی اجازه بدهیم به خانه های ما بیاید و ما را از ترسهایمان آزاد کند همانگونه که کلام خدا میگوید “ محبت کامل خوف را بیرون میراند”
کار دیگری که عیسی انجام میدهد در آیات۲۴-۲۹ از باب بیستم انجیل یوحنا میخوانیم. عیسی ایمانِ متوقف توما را به حرکت در میآورد. اگر ایمان ما سرد شده او آن را گرم میکند، اگر متوقف شده است او آن را به حرکت در می آورد، اگر ضعیف شده، تقویت میکند، اگر منفعل شده او آن را فعال میکند. او میخواهد پرستشهای متوقف شده ما را بلند کند همچنانکه توما فریاد برمی آورد ای خدای من و خداوند من
عیسی همچنین عشق و محبتِ متوقف را به حرکت در می آورد. در باب۲۱ انجیل یوحنا آیات ۱۵-۱۹ عیسی سه باراز پطرس سوال میکند آیا مرا بیشتر از اینها محبت میکنی؟ و پطرس به یاد می آورد که او را سه بار انکار کرده بود. خداوند میخواهد عشق سرد شده او را به حرکت در بیاورد. همچنین در کتاب مکاشفه درباره محبت نخستین میخوانیم که عیسی کلیسای خود را نسبت به از دست دادن محبت نخستین خود هشدار میدهد
عیسی رسالت متوقف شده ما را نیز به حرکت در میآورد. لوقا۱۳:۲۴ عیسی با عمائوس و دوستش همراه میشود تا آنها را بازگرداند به برکات، به رسالتی که داشتند وبه جایگاه اصلی شان . وقتی عیسی نان را پاره میکند، آنها در می یابند که او عیسی ست. ما هم اگر با عیسی در مشارکت باشیم و او را دعوت کنیم او نیز ما را به جایگاهی که به آن تعلق داریم باز میگرداند
عیسی میآید تا زندگیِ متوقف یا مرگ را از محبوبان خود بزداید و به جای آن حیات را بدَمد تا ما آن را به فراوانی حاصل کنیم. همانطور که پولس در اول قرنتیان ۵۵:۱۵ میگوید: ای موت نیش تو کجاست، ای گور ظفر تو کجاست