یکی از فعلهای دستوری که در کتاب مقدس بیش از همه تکرار شده این است که: نترس!
ترس به دلایل مختلف یک درگیری هرروزه در زندگی همهی ماست.
وقتی به گفتگوی موسی با خدا در کتاب خروج نگاه میکنیم میتوانیم به ترسهای او که در پسِ هر سوال او از خدا نهفته است پی ببریم.
خروج باب ۳ یکی از کلیدی ترین متون کتاب مقدس هست چرا که در اینجاست که خدا نام خودش را به قوم اسرائیل معرفی میکند و یکی از زیباترین گفتگوها میان خدا و موسی شکل میگیرد. خدا بارها و بارها خودش را معرفی میکند و به قوم میشناساند تا با شناخت شخصیت، وفاداری و قدوسیت خدا قوم به او اعتماد کند و نترسد!
موسی در اینجا پنج بار سوال میپرسد و تلاش میکند تا از زیر بار این مسئولیت به در رود.
بطور خلاصه اعتراضها و پرسشهای موسی به این قرار است: من کیستم؟ تو کیستی؟ دیگران چه میگویند؟ من نمیتوانم و من نمیخواهم!
ترس نخست موسی این بود که فکر میکرد هویت و ارزشی ندارد و شخص مهمی نیست.
اگر زندگی موسی را از این دیدگاه به سه بخش تقسیم کنیم در چهل ستل نخست موسی فکر میکرد شخص مهمی هست، در چهل سال دوم دریافت که کسی نیست! و در چهل سال سوم آموخت کسی که میداند کسی نیست در دستان خدا میتواند مرد بزرگی برای نقشههای خدا باشد.
ترس دوم موسی ترس از ندانستن است که اگر از او سوال کنند چه بگوید؟ و ترس از طرد شدن
ترس سوم موسی از عدم داشتن توانایی و استعداد انجام این ماموریت است که به محدودیتها، ناتوانیها و ضعفهای خودش نگاه میکند
ترس آخر ترس از اطاعت است که او از خدا میخواهد شخصی دیگر را بفرستد چون میترسد اگر از خدا اطاعت کند در آخر ضرر و یأس، شکست و تمسخر خواهد بود
خلاصهی پاسخ خدا به تمام ترسها و پرسشها و اعتراضات موسی این است: موسی من با تو هستم، نترس! محور داستان منم و من با تو هستم پس نترس!
یهوه خودش را در اینجا اینگونه معرفی میکند:
۱.زمانبندی خدا با زمانبندیهای ما فرق میکند. تا ما به آخر خط منم منمهای خود نرسیم زمان مناسب آن فرا نرسیده است که خدا بتواند از ما استفاده کند
همهی ما احتمالا اطلاعاتی از خدا داریم اما کلام خدا میگوید تنها دانستن تئوری دربارهی خدا کافی نیست و ما باید با خود خدا در زندگی روبرو شده و حضور او را تجربه کنیم.
۲.خدا نیازی به ما ندارد برای اثبات خودش، خدا من هستم است اما به ما این افتخار را میدهد که از ما استفاده کند برای پیشبرد ملکوت خود. اوست که دارد اهدافش را در این دنیا به پیش میبرد.
۳.خدایی که تعهد داده که با ما بوده، هست و خواهد بود. خدایی که نزدیک است، آگاه است و رنج ما را میبیند. خدایی که پیش از وجود موسی با پدران اسرائیل عهد بسته و وفادار بوده.
این خدا نه فقط خدای وفادار گذشته است که هم اکنون نیز در نگرانیها و ترسهای ما حاضر است و در آینده نیز خواهد بود